over load
كنيزك فتنه نام بهرام گور نيز كه او را مفتون خود ساخته بود، درس آموز شاه واقع مي شود. او در شكار همركاب شاه است و چون شاه گوش و سم گور را بهم مي دوزد، از تحسين وي خودداري مي كند. استدلال او كاملاً متين است، زيرا مي گويد شاه در شكار آموزش بسيار ديده است و لذا بر دوختن گوش و سم گور به همديگر، فضيلتي براي وي نيست؛ به عبارت ديگر، جز اين نبايد باشد. اما شاه اهل استدلال نيست و فرمان قتل كنيزك را صادر مي كند. در ادامة داستان، كنيزك جان سالم بدر برده فرصتي مي يابد تا نوزاد گوساله اي را بر دوش گيرد و هر روز با طي كردن 60 پله، خود را به اين كار عادت دهد و روزي هنر خود را در بدوش كشيدن گاوي پيل پيكر نزد شاه به نمايش گذارد. شاه چون از كيفيت عمل آگاهي مي يابد، مي گويد كه اين هنر در اثر تمرين حاصل شده است نه قدرت خارق العاده. آنگاه كنيزك درس اصلي را به او مي آموزد و مي گويد چگونه است كه وقتي تو گور را مي زني، كسي نمي تواند اسمي از تعليم و تمرين ببرد، اما گاوي را بر دوش كشيدن، جز در اثر تعليم نيست؟ شاه متوجه خطاي خود مي شود، عذر مي خواهد و از او دلجويي مي كند.(از منظومه هفت پیکر نظامی گنجوی)
منبع:www.iranpress.ir.زن در ایینه شعر فارسی.اکرم جودی نعمتی.
باسلام و احترام به همه شما عزیزان,با تغییر صحیح شیوه های زندگی، نشاط وسلامت خود وخانواده تان را تضمین نمایید.